نقد و تحلیل روایت حکایت « زن صالحه که شوهرش به سفر رفته بود » در الهینامه عطار بر اساس نظریه گرماس
Authors
Abstract:
آلزیرداس ژولینگریماس (algirdas julien greimas) یکی از نظریهپردازان حوزهی روایت است که پس از پراپ در زمینهی ساختارگرایی الگویی ارائه میکند که به الگوی کنشی معروف است. این الگو دربردارندهی مؤلفههایی است که نشان میدهد ساختار بنیادی روایت و زبان یکی است. در این مدل، کنشگران در قالب سه جفت متضاد، پیرنگ ایجاد میکنند. مؤلفهی دیگر این نظریه، مربع معنایی است که مبتنیبر تقابل و ویژگیهای متضاد است. پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل ریختشناسانهی یکی از حکایتهای الهینامهی عطار براساس نظریهی گریماس میپردازد. نکتهی مهم این بررسی آن است که طرح کلی داستان و نحوهی روایتگری و شخصیتپردازی قهرمانان داستان، تابع یک نظم و چهارچوب کلی است. این حکایت با معیارهای الگوی گریماس منطبق است. همچنین با کمک مربع معناشناسی میتوان ساختار کلی حکایت را به اجزای مشخصی که با هم در تقابل و تضاد هستند تجزیه کرد و به شناخت دقیقتری از روایت رسید. کنشگران، برادر شوهر، مرد جوان، بازرگان و اهالی کشتی، حرکتی را از شهوت و امیال شیطانی به «نه- شیطانی» انجام میدهند و درنتیجه از جایگاه «نه- شهوت» به طرف پاکدامنی حرکت میکنند. واژههای کلیدی: آلزیرداس ژولینگریماس (algirdas julien greimas) یکی از نظریهپردازان حوزهی روایت است که پس از پراپ در زمینهی ساختارگرایی الگویی ارائه میکند که به الگوی کنشی معروف است. این الگو دربردارندهی مؤلفههایی است که نشان میدهد ساختار بنیادی روایت و زبان یکی است. در این مدل، کنشگران در قالب سه جفت متضاد، پیرنگ ایجاد میکنند. مؤلفهی دیگر این نظریه، مربع معنایی است که مبتنیبر تقابل و ویژگیهای متضاد است. پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل ریختشناسانهی یکی از حکایتهای الهینامهی عطار براساس نظریهی گریماس میپردازد. نکتهی مهم این بررسی آن است که طرح کلی داستان و نحوهی روایتگری و شخصیتپردازی قهرمانان داستان، تابع یک نظم و چهارچوب کلی است. این حکایت با معیارهای الگوی گریماس منطبق است. همچنین با کمک مربع معناشناسی میتوان ساختار کلی حکایت را به اجزای مشخصی که با هم در تقابل و تضاد هستند تجزیه کرد و به شناخت دقیقتری از روایت رسید. کنشگران، برادر شوهر، مرد جوان، بازرگان و اهالی کشتی، حرکتی را از شهوت و امیال شیطانی به «نه- شیطانی» انجام میدهند و درنتیجه از جایگاه «نه- شهوت» به طرف پاکدامنی حرکت میکنند. واژههای کلیدی:
similar resources
تحلیل کهنالگویی الهی نامه ی عطار (داستان زن صالحه) بر اساس نظریات یونگ
نقد کهنالگویی یکی از رهیافتهای اصلی نقد ادبی معاصر و مبتنی بر نقد روانشناختی است که به کشف ماهیت کهنالگوها و نقش آنها در ادبیات میپردازد. آثار عرفانی همچون بسیاری از آثار ادبی دیگر منعکس کننده نمادین کهنالگوهاست. بررسی موردی حاضر خوانشی یونگی از داستان زن صالحه در الهی نامه عطار است. در پژوهش حاضر سعی شده تا با رویکردی توصیفی-تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات کتابخانهای، مبانی نظری دیدگاه یو...
full textکانون روایت در الهینامه عطار بر اساس نظریه ژرار ژنت
تحلیل و بررسی کانون روایت و شگردهای روایی در آثار داستانی، استعدادها و قابلیتهایی را باز مینمایاند که به کشف ساختـار منسجم و دقیقی از روایت اثر منتهی میشود؛ ازاین رو تشخیص گوناگونی کـانونهای دیـد، شکلهای مختلف ارتباط راوی با کانونساز و زاویه دید از اهمیت فراوانی برخوردار است. یکی از انواع تکنیکهای روایی که میتوان بر اساس آن توانمندیهای داستانپرداز را در شکلدهی به ساختار و نظام روایی...
full textمقایسه تأثیر وضعیت طاق باز و دمر بر وضعیت تنفسی نوزادان نارس مبتلا به سندرم دیسترس تنفسی حاد تحت درمان با پروتکل Insure
کچ ی هد پ ی ش مز ی هن ه و فد : ساسا د مردنس رد نامرد ي سفنت سرتس ي ظنت نادازون داح ي سکا لدابت م ي و نژ د ي سکا ي د هدوب نبرک تسا طسوت هک کبس اـه ي ناـمرد ي فلتخم ي هلمجزا لکتورپ INSURE ماجنا م ي دوش ا اذل . ي هعلاطم ن فدهاب اقم ي هس عضو ي ت اه ي ندب ي عضو رب رمد و زاب قاط ي سفنت ت ي هـب لاتـبم سراـن نادازون ردنس د م ي سفنت سرتس ي لکتورپ اب نامرد تحت داح INSURE ماجنا درگ ...
full textروایت شناسی تاریخ بیهقیبررسی ساز و کار روایت «حکایت بوبکر حصیری» بر اساس نظریه ژنت
از دیدگاه ساختارگرایی، مطالعۀ نظاممند ساختار و فرم آثار ادبی منجر به کشف شیوههای تولید معنا در متون ادبی میشود و صورت متن ادبی مانند بستری است که معنا در آن شکل میگیرد؛ از این منظر برای تحلیل و بررسی تاریخ اندیشه و نظامهای حاکم فکری بر متون ادبی، در درجه اوّل باید به مطالعه و تحلیل صورت ( فرم ) این متون پرداخت؛ از آنجا که یکی از شاخههای اصلی ساختارگرایی، علم روایتشناسی است در مطالعات تار...
full textتحلیل داستان «شیخ صنعان» منطق الطّیر عطار براساس نظریه کنشی گرماس
ساختارگرایی ادبی به دنبال آن است تا علمیترین مبنای ممکن را برای مطالعات ادبی فراهم آورد. ساختارگرایی روش تحلیل متن و شناخت نظام آن است.ای.جی.گرماس یکی از روایت شناسانی است که با ارائه الگوی کنشی، تحلیل و شناخت روایت را آسانتر کرده است. گرماس با ساده کردن الگوی تحلیل قصه پراپ، نشان داد که همه عناصر تشکیل دهنده قصه، قابل تجزیه و تحلیل و دارای نقش مؤثّرند. این کنشگرها ممکن است، اشیاء، مفاهیم یا ...
full textالگوی کنشگر در برخی روایت های کلامی مثنوی معنوی بر اساس نظریه الگوی کنشگر آلژیرداس گرماس
در علم روایت شناسی شخصیت ها به عنوان جزئی از ساختار کلّی متن محسوب می شوند که تابع کنش های از پیش تعیین شده اند، بنابراین برای تحلیل شخصیت ابتدا باید الگویی از حوزه کنش آنان به دست آورد. آلژیرداس ژولین گرماس؛ از جمله روایت شناسانی است که به چنین الگویی دست یافته است. گرماس معتقد است، الگوی کنشی که ارائه داده جهان شمول است و با هر روایتی قابلیت انطباق دارد. از طرفی درون مایه روایت می تواند تا حدو...
full textMy Resources
Journal title
volume 12 issue 2
pages 188- 213
publication date 2020-08-22
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023